وادیِ اَیمن

سلام

یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ (ظاهری از زندگی دنیا را دانسته و از آخرت غافل هستند.)[سوره روم، آیه 7]

     چند روز پیش یکی از دوستان دعوتم کرد که سر جلسۀ دفاع از پایان‌نامه‌اش حضور داشته باشم. من هم اولش دو به شک بودم که برم یا نه؟ آخه احساس کردم که جای من نیست. ولی وقتی دیدم چقدر لطف و محبت داره و جون و دلی دعوت میکنه، دیگه گفتم باید برم. و چقدر خوب شد که رفتم! چون علاوه بر اینکه دیداری تازه شد، یکی از مسائل مهم زندگی برام تداعی شد. همین چیزی که  الآن میخوام راجع بهش چند سطری رو بنویسم.

سلام

تصور کنید که یک نقشۀ گنجی به دستتون رسیده که اینطور خواننده‌اش رو راهنمایی کرده: . وقتی رسیدی به پای اون درخت کهنسال، باید صد فرسخ به سمت شمال حرکت کنی تا به یک نهر آب برسی. بعد از اونجا، باید صد فرسخ دیگه هم راهت رو ادامه بدی تا برسی به یک جنگل. حالا باید وارد جنگل بشی و سرچشمه رو جستجو کنی. وقتی رسیدی پای سرچشمه، گنج  زیر همون تخته‌سنگ بزرگ دفن شده.

     همچنین تصور کنید که تشریف بردید پیش یک طبیب حاذق و مورد اعتماد و برای بهبود حال عمومی بدنتون، تقاضای نسخه‌ای کردید. ایشون هم در جواب درخواست شما، مقداری دارو، از جمله دو تا بستۀ صدتایی قرص تجویز کرده که مصرف کنید.

سلام

وقتی که شیطان بر انسان تسلط پیدا کنه، اولین کاری که میکنه اینه که یاد خدا رو از دل اون شخص میبره:

اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ (شیطان بر آنها چیره شده و یاد خدا را از یادشان برده است. اینان حزب شیطانند؛ آگاه باشید که حزب شیطان همان افراد زیان‌کار هستند.)[سوره مجادله، آیه 19]

     وقتی هم که اون انسان خدا رو از یاد برد، در واقع مقصد زندگیش رو فراموش کرده و بنابراین، دیگه اون شخصیت انسانیش رو هم به باد فراموشی میسپره؛ همون شخصیتی که استعداد رسیدن به مدارج عالی و انواع کمالات رو داره:

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (و از آن کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز چنان کرد تا خود را فراموش کنند. اینان همان فاسقانند.)[سوره ، آیه 19]

سلام

یکی از بدیهی­‌ترین و طبیعی­‌ترین مسائل در روابط انسانی، اینه که آدم در غم و شادی کسی که دوستش داره شریکه؛ یعنی وقتی طرف محبوب ما ناراحته، ناخودآگاه ما هم  ناراحت می‌شیم و وقتی هم که خوشحاله، ما هم از این شادی و سرورش خوشحال می‌شیم.¹

     حالا با توجه به این مقدمۀ کوتاه، بیایم پیدا کنیم پرتقال‌­فروش رو که چرا در روز عید غدیر -که بزرگترین عید شیعیانه و نسبتش به اعیاد بزرگ قربان و فطر و جمعه، مثل نسبت ماه به ستارگانه²- میایم به استقبال ماه محرم و عزاداری می‌ریم؟! واقعا عجیب نیست؟! از طرفی ادعای شیعه بودن داریم و از طرفی روز عیدی -و حتی چند روز زودتر- میایم مقدمات عزا رو برپا می‌کنیم!

سلام

بحمدالله توفیقی شد تا تو این مدت، مطالبی رو پیرامون ترس کاذب بنویسیم؛ موضوعی که علیرغم معروفیت و مبتلابه بودنش، چندان مورد توجه قرار نمیگیره! معمولا یا با شوخی و خنده از کنارش رد میشند، یا تمسخر و ریشخند افراد ترسو، یا تحمل این ترس و اضطراب ها یا .

خلاصه که متأسفانه چنین موضوعاتی، جایگاه خاصی بین مردم نداره؛ مردمی که به خیال خودشون هزاران دغدغه مهم تر دارند و اصلا فرصت نمیکنند راجع به این مسائل پیش پا افتاده، وقتی تلف کنند!

سلام

بحمدالله بعد از فراگیری اصول معرفتی، حالا آماده­ایم تا بعضی از حکایات و روایات مجعول و غیرمنطقی رو بر اساس همین اصول بررسی کنیم. به عنوان نمونه و تمرین، ما هم در اینجا چندتا از این دست افسانه ها رو میاریم و بعد هم توضیح مختصری رو در مورد هر کدوم ارائه میدیم.

اول از حکایات شروع میکنیم:

یه کتابی رو چندسال پیش خریدم، به امید اینکه مطالب قشنگی توش باشه؛ ولی افسوس که چرت و پرت هم زیاد داشت. متأسفانه اینجور کتابها زیاد شد شده؛ کتبی که با اقتدار عرضه میشه، ولی بعضی از محتواش نه تنها خوب نیست، بلکه قشنگ با اصول اسلامی در تضاده و خواننده متفکر رو به شک و تردید میندازه؛کتابهایی پرفروش و خوش رنگ و لعاب و خوشنام!

سلام

روح آدمی که از عالیترین معانی عالم جبروت به حساب میاد، دارای اجزای مختلفیه که در مجموع این "نفس ناطقه" رو تشکیل میدند.

در واقع، روح مثل سرزمینی میمونه که از بخشهای متنوعی تشکیل شده؛ و هر کدوم از این قسمتها، کارایی خاص خودش رو داره و به همین خاطر، در اصطلاح "قوه" نامیده میشند.

سلام

وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا(و اینکه برخى از ما صالحند و برخى غیر از آن؛ و ما فرقه‌های گوناگونی هستیم.)[سوره جن، آیه ۱۱]

این آیه و آیه ۱۴، اشاره به همون حرف معروفی داره که بین مردم حسابی جا افتاده؛ اینکه اجنّه هم خوب و بد دارند. و این موضوع در خلال مباحث گذشته گفته شد

سلام

وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا* وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا* وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا(و اینکه ما به آسمان رسیدیم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها یافتیم. و اینکه ما در قسمتهایی از آسمان برای گوش دادن مى‌نشستیم. اما اکنون هر که بخواهد گوش فرادهد، شهابى را در کمین خود می یابد. و اینکه (به همین خاطر) ما نمى‌دانیم براى کسانى که در روى زمین هستند، آیا ارادۀ شری شده یا پروردگارشان هدایت به راه راست را برایشان خواسته است.)[سوره جن، آیات 8 الی 10]

قبل از بررسی آیات فوق، لازمه که بازهم وارد مباحث هستی شناسی بشیم و توضیحی در مورد ارتباط عالم ناسوت با عالم ملکوت بدیم